چرا برنامۀ «هفت» را ضدسینمایی می دانم: کسی مقیمِ حریم ِ حرم نخواهد ماند
مجله 24
اردیبهشت ماه 1391
  [ PDF فایل ]  
     
 
مدت هاست که در هر اشاره و نوشته ای، تعبیر «برنامۀ ضدسینمایی هفت» را مانند واژگان به هم پیوستۀ یک اصطلاح ترکیبی، بارها به کار برده ام و می برم. این یک اعتقاد درونی و واقعی است و برای خودش دلایل و ریشه هایی دارد؛ اما در نگاه نخست به نظر می رسد که در جایگاه نوعی طعنه و گنایه و فقط بابت ابراز یک صفت هجوآمیز، از این تعبیر استفاده کرده ام. بنا براین در فرصت کنونی، ترجیح دادم توضیح همین تعبیر را به محور یادداشت کوتاهم دربارۀ این برنامه بدل کنم تا با وجود بار کنایی مشخصی که دارد و اقرار می کنم با شیطنت و تعمد از آن بهره می گیرم، معنای اصلی و مقصودم از آن، روشن شود.
یک بخش ماجرا این است که «هفت» برنامه ای «تلویزیونی» است که فقط به «سینما»ی ایران می پردازد و به تلویزیون کاری ندارد. در حالی که در بسیاری از موضوعات مطرح در آن مانند دلیل اقبال یا بی اقبالی یک فیلم در اکران عمومی، تلویزیون با رفتاری که در قبال پخش تیزرهای فیلم دارد، دخیل است. یا ماجرای بارها تکرارشده در این برنامه یعنی بحث دستمزد بازیگران سینما، به وضوح از مناسبات اقتصادی و دستمزدهای سریال های تلویزیونی سرچشمه می گیرد یا دامنه دار می شود. این در حالی است که مثلاً برنامۀ همچنان موفق «نود»، از مدیومی به اسم تلویزیون برای طرح بحث ها و به عنوان تریبونش استفاده می کند که هیچ ربط مستقیمی به فوتبال و مسائلش ندارد. در صورتی که سینما به تلویزیون ربط و به تبلیغات و همراهی و درک از سوی آن، نیاز دارد. اما چون «هفت» برنامۀ بسیار خوش خدمت و حرف گوش کنی است، هرگز به دایرۀ انتقاد از تلویزیون پا نمی گذارد و از این زاویه، در مناسبات تقابلی میان تلویزیون با نگاه رسمی حاکم بر آن و بخش های مستقل سینمای ایران، به سود اولی و با پرده برداری از گرفت و گیرهای مختلف دومی – راست یا اغراق شده یا دروغش هم فرقی نمی کند- عمل می کند. پس از این منظر، برنامه ای ضدسینمایی است.
بخش دوم این است که «هفت» نسبت به سیاستگذاری های معاونت سینمایی وزارت ارشاد، حضور مسئولان در برنامه به شکلی که همه چیز بدون سوال جدی و چالش برانگیزی، به دلخواه آنان پیش برود، و همچنین نسبت به تصمیم های قربانی کنندۀ سینمای درست و جدی و دغده مند و اثرگذار که بدنۀ دولتی معمولاً می گیرد، چنان سر به زیر و اهل تأیید است که انگار در یکی از اتاق های معاونت در ساختمان وزارتخانه واقع در میدان بهارستان تولید شده. همین رویکرد با تأییدی در حد باورنکردنی مانند اعلام «اخراجی ها3» به عنوان یکی از سه فیلم برگزیدۀ برنامۀ «هفت» در جشنوارۀ بیست و نهم فجر یا تعظیم بی استدلال در برابر «ملک سلیمان» با آن همه ایراد ابتدایی که پیشتر گفته و نوشته ام، همیشه شامل حال افراد و فیلم ها و نهادهای نزدیک به نگرش رسمی هم می شود. هرگز یادم نمی رود که وقتی یک بار بهرام بهرامیان در گفت و گویش در همین برنامه به تعبیر علی معلم از «کمدی های پیژامه پوشی» اشاره کرد، هفتۀ بعد فریدون جیرانی گفت که از این بعد بخشی تازه با عنوان «تریبون هفته» خواهیم داشت که سینماگران حق دارند در این بخش به آن چه پیشتر در این برنامه دربارۀ خود یا کارشان گفته شده، پاسخ گویند. خب ؛ فکر می کنید این بخش بابت اصرار یا راحت تر بگویم، «رانت» چه کسی به برنامه اضافه و بعد هم خیلی زود متوقف شد؟ حدس اش سخت نیست: مسعود ده نمکی که می خواست مثل همیشه جواب آن اشاره به کمدی های سخیف را با استناد به فروش فیلم هایش بدهد و هیچ کس هم در برابرش نمی گفت که اگر آمار مخاطب ملاک بود، این زمانه و جامعه ای است که موسیقی قابل شنیدن در خیابان هایش «ساسی مانکن» به شمار می آید! از این زاویه، بابت این که همواره در خصوص سینماگران ارزشمند و «دارای فردیت»مان مانند علیرضا داودنژاد، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، حسن فتحی و ...، «هفت» از دادن چنین امکان هایی پرهیز کرده و حتی برعکس، در کارشان خلل ایجاد کرده، برنامه ای ضد سینمایی تلقی می شود.
بخش یوم ماجرا که از قضا خیلی هم خنک و خوشمزه است، رفتارهای عمومی این برنامه در تضعیف فرهنگ سینماروها و فیلم بین هاست که درست بر خلاف اهداف یک برنامۀ سینمایی، در مسیر ایجاد دلزدگی و بیزاری از سینما و فرآیند فیلم بینی و فیلم فهمی عمل می کند: مدام برای بیننده جا می اندازد که سینما و قضاوت در باب آن بی معیار، دلبخواهی و «سلیقه ای» است. مدام بدترین و بی سلیقه ترین انتخاب های ممکن را از فیلم ها و پشت صحنه و تبلیغات شان برای پخش در برنامه دارد و مدام در سالن سینما از تماشاگری که در حال فیلم دیدن است، دربارۀ فیلم سوآل می کند و او را به بی توجهی به آن چه روی پرده در جریان است، وا می دارد!! یعنی به همۀ معانی ممکن، از ترویج فرهنگ درست تماشای فیلم و تبلیغات و بخش هایش و بعد، درک و ارزیابی فیلم، فاصله می گیرد و غلط های مصطلحی مانند سلیقه ای بودن محض یا حرف زدن در حین تماشای فیلم را جا می اندازد و عادی جلوه می دهد. از این منظر هم بار دیگر «هفت» علیه کارکردهای یک برنامۀ سینمایی عمل می کند و مجموعۀ این ویژگی ها، «ماهیت» این برنامه را به جلوۀ عینی همان تعبیر «ضدسینمایی» که گفتم، نزدیک می کند.
 
     
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   گزارش   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
صفحه اول
1370 . 1371 . 1372 . 1373 . 1374 . 1375 . 1376 . 1377 . 1378 . 1379 . 1380
1381 . 1382 . 1383 . 1384 . 1385 . 1386 . 1387 . 1388 . 1389 . 1390 . 1391 .1392 . 1393 . 1394 . 1395 . 1396 . 1397 . 1398 . 1399
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright © 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768