دو نیمه در بهشت - جام 2008 سوئیس/اتریش - 13: ترکتازیِ فاتحانه
روزنامه کارگزاران
تیر 1387
 
 
از مجموع 18 یادداشت روزانه ای که نگارنده در طول برپایی جام 2008 نوشت و در روزنامه شرق به چاپ رسید،در حال حاضر تنها 13 یادداشت آن موجود بود که در سایت آمده و امیدوارم دیگر یادداشت ها را هم از آرشیو روزنامه گردآوری کرده و تقدیم کنم.
*
*
یک) فرآیند «تغییر سرنوشت» در واپسین لحظه ها، نمونه های استثنایی مشخصی دارد که در تاریخ ورزش ماندگار شده اند. در محدودۀ شناخته شده تر فوتبال، بازی مشهور آلمان غربی- فرانسه را در جام جهانی 1982 داریم که در 90 دقیقه، 0-0 مساوی شد و در وقت اضافه، فرانسه 3-1 پیش افتاد و وقتی همه نیم خیز شده بودند که خروس ها را در فینال ببینند، عقاب های آلمان دوران رومینیگه و لیت بارسکی و اواخر برایتنر و اوایل ماتیوس، دو گل زدند و بعد از تساوی 3-3، در ضربات پنالتی بازی را بردند و به فینال رفتند تا جلوی ایتالیا 3-1 به زانو در آیند. فینال جام قهرمانان اروپا در 1999 که هیجان دقایق پایانی آن از عوامل شهرت گزارشگر پخش زنده اش عادل فردوسی پور شد، آن قصۀ دراماتیک معروف تغییر 1-0 به سود بایرن مونیخ به 2-1 به سود منچستریونایتد را داشت. اما بیرون از حیطۀ فوتبال، فینال سیاست آلود بسکتبال المپیک 1972 مونیخ را داریم که در اوج منازعات نهان جنگ سرد، در سال هایی که انبوهی فیلم جاسوسی در آمریکا و به طور متقابل در اروپای شرقی و به ویژه شوروی سابق، برای رو کردن دست جبهۀ مخالف ساخته می شد، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در فینالی بسیار نزدیک و پایاپای، تا انتها هماورد هم بودند. در سه ثانیه پایانی، دو پرتاب آزاد داگ کالینز آمریکایی به ثمر رسید و نتیجۀ 49-48 به سود شوروی را تبدیل به 50-49 به سود آمرکا کرد.سوت پایان به صدا در آمد و آمریکایی ها شروع به شادمانی کردند.اما دبیر وقت فدراسیون جهانی بسکتبال(فیبا) ژنرال آر. ویلیام جونز که اهل بریتانیا بود، به داوران اعتراض کرد که چرا 3 ثانیه زودتر از آن چه باید، سوت پایان مسابقه را زده اند. الیته به لحاظ قانونی، جونز حق مداخلۀ مستقیم در این امر را نداشت؛ اما وجهه و جایگاهش طوری بود که کسی از مسئولان برپایی مسابقات و افراد دخیل در قضاوت آن رقابت، اجازۀ سرپیچی به خود نمی دادند. داوران 3 ثانیه را باز محاسبه کردند و بازی از زیر حلقۀ شوروی که گل آخر را خورده بود، از سرگرفته شد. الکساندر بلوف که امتیازآورترین بازیکن روس ها بود، از زاویۀ مایل و از کنارۀ زمین توپ را به شکلی باورنکردنی وارد سبد آمریکایی ها کرد و با این پرتاب 2 امتیازی، شوروی 51-50 پیش افتاد و سوت پایان نهایی به صدا در آمد و آمریکا در 3 ثانیه، قهرمانی را با نایب قهرمانی عوض کرد. همان جا فدراسیون بسکتبال آمریکا به فدراسیون جهانی شکایت کرد اما در آن فضای سیاست زدۀ دوران جنگ سرد، کمیتۀ تصمیم گیری که متشکل از پنج کشور بود، با 3 رأی منفی و 2 رأی مثبت، اعتراض ایالات متحده را وارد ندانست. نام کشورهای مخالف را که بخوانید، دلایل سیاسی اش را در می یابید: مجارستان، لهستان و کوبا علیه آمریکایی ها رأی دادند و فقط ایتالیا و پورتوریکو با آنها موافقت کردند. حالا و با گذشت بیش از 35 سال، آمریکا هنوز و هرگز مدال های نقره آن دوره را نپذیرفته است. مدال ها جایی در لوزان در یکی از مقرهای فیبا نگهداری می شود!
دو) البته که بار سیاسی فینال بسکتبال المپیک مونیخ بسیار است؛ ولی این نمی تواند از بار دراماتیک به شدت غافلگیرکننده و پیش بینی ناپذیر آن بکاهد. در حالی که آن چه پریشب در جریان بازی ترکیه و کرواسی در یورو 2008 روی داد، با آن دو گل باورنکردنی در دو دقیقۀ پایانی از 122 دقیقه تلاش دو تیم دونده و سختکوش، با جبران گل بسیار دیرهنگام کلاسنیچ توسط سنتورک و بعدتر با پیروزی ترکیه در ضربات پنالتی، اتفاقی استثنایی در تغییر نتیجۀ بازی در دقایق آخر بود. وقتی با خروج غیرضروری روشتو رکبر از دروازه در آخرین لحظه های وقت اضافی، کروات ها گل شان را در زمانی زدند که به گل طلایی (به یاد آن دوران حاکمیت این قانون بی رحمانه، شما بخوانید «مرگ ناگهانی») شباهت داشت، صبری سری اوغلو که به توپ نرسید، درست مثل بازیکنی که آخرین بخت تیمش در ضربات پنالتی را از کف داده باشد، سرش را در دو دست گرفت و زانو زد. آن موقع نه او و نه هیچ کدام از ما دوستداران امپراتور فاتح تریم، نیم درصد هم احتمال نمی دادیم که تیم او ترکتازی (به ضم یا فتح تای اول، هرکدام که دوست دارید) کند و گل تساوی را یک دقیقه بعد بزند و پیروزی قاطعانه در پنالتی ها را با مهار توپ آخر توسط روشتو بابت جبران آن خطای هولناک، به دست آورد.
سه) امشب ایتالیای محبوب ما بعد از آن احیای دوباره در بازی با فرانسه، در اولین بازی حذفی اش را با اسپانیای قبراق و زهردار می جنگد. برپایۀ تئوری قدیمی ام در باب این که حتی بهترین دوره های تیم ملی اسپانیا (از جمله در جام ملت های اروپای 1984 فرانسه یا همین امسال) هم نوعی بازی دیمی و توأم با بی کله گی دارند، معتقدم امشب هم ال دونادون فقط در صورت چیدمان درست می تواند به لحاظ تاکتیکی حرکات طوفانی ویا و تورس و اینی یستا را خفه کند. اگر فاصلۀ بین خطوط دفاع و میانی آتزوری به اندازۀ بازی با هلند، زیاد باشد، بی شک آن دوندگی کله خرانۀ ماتادورها کار دست مان خواهد داد. همزمان به زمین فرستادن دی روسی و گاتوزو و پروتا – مثل بازی با فرانسه- می تواند راهکار اولیۀ مناسبی باشد. می ماند این آرزو که کاسانو در حملات تیم، نقش یار دوازدهم اسپانیا را ایفا نکند یا بهتر از آن، این که به جای او آکوییلانی یا کوالیارلا یار آزاد لاجوردی ها باشد؛ و نیز تکرار این اعلام که در صورت حذف ایتالیا، عکس حقیر پس فردا و در روزهای کسالت میان یک چهارم و نیمه نهایی، به نوار مورب سیاه سوگ مزین خواهد شد! چنین مباد!
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768