دو نیمه در بهشت - جام 2010 آفریقا ی جنوبی - 23: چگونه فن بومل با خواهرخوانده اش ازدواج می کند؟!
روزنامه شرق
تیر 1389
 
 

1) جواد خیابانی با همین تعداد گزارش مسابقات جام 2010، می تواند به تنهایی مصالح لازم و کافی برای پر کردن این ستون هر روزه را فراهم کند. و مهم تر این که آن چه از این خوان کرم نصیب مان می شود، بس پربار و طنزآمیز و مفرح است. در بازی پریشب اروگوئه- هلند، او نه تنها در بیش از نصف زمان بازی حرف های جانبی بی ارتباط با جریان بازی می زد، نه تنها مدام حواشی خارج از میدان مسابقه را حتی در دقایق حساس روی دروازۀ دو تیم بازگو و تکرار می کرد، نه تنها مثل یک گویندۀ رئیس دوست استودیوی پخش، مدام به بلندگوی تبلیغات مستقیم سازمان بدل می شد و به جای گزارش بازی همه را با لحن «بشتابید، بشتابید» تا دقیقۀ 80 (!) به ارسال sms (به تعبیر منزه تلویزیونی، «پیامک») پیش بینی فرامی خواند، نه تنها بر سر معادلۀ سادۀ 1-0 شدن به شود هلند و بعد 1-1 مساوی شدن، آن بازی های کلامی سوعان اعصاب را درباب «با مداد نوشتن» و بعد «پاک کردن» نام یکی از دو فینالیست به راه می انداخت، بلکه در اطلاعات اضافه ای که می داد هم به کشفیات تازه و حیرت انگیزی از مناسبات قانونی و شرایط عقد و ازدواج دست یافته بود. در همیان بیست دقیقۀ ابتدایی بازی، خیابانی اشاره کرد که فن بومل هم داماد و هم «پسرخوانده» فن مارویک مربی تیم هلند است. این که اگر فن بومل از زمان کودکی به خواست پدر و مادرش به پسرخوانده گی فن مارویک درآمده، چه طور و طبق چه قانونی در بزرگسالی توانسته با خواهر/خواهرخواندۀ خود ازدواج کند، به قدر کافی معجزه آسا هست. اما غریب تر این خواهد بود که به قول دوست عزیز و دقیقی، بجوریم تا ببینیم استاد چگونه به این کشف نائل آمده اند؟ حدس این است که ایشان عبارت انگلیسی son-in-law به معنای داماد را در اطلاعات برگرفته از سایت های اینترنتی، به شکل تحت اللفظی به معنای «پسر قانونی» گرفته اند و بنابراین، چنین پنداشته اند که فن بومل پسرخواندۀ سرمربی است. با این برداشت معنایی، به نظر می رسد که خود اطلاعات اصلی یعنی نسبت داماد و پدرزن میان این دو را از روی شنیده هایی که از دیگر گزارشگران داشته اند، به بینندگان بازی (نه آن گونه که خود دوستان تصور می کنند، بینندگان برنامۀ پرگو و عبث «یک جهان، یک جام») ارزانی کرده اند.
2) حالا که بساط نظرسنجی های smsی در این حد داغ است که آقایان حتی در طول دو سه روز تعطیلی و استراحت میان بازی های یک هشتم و یک چهارم نهایی هم بی کار نمی نشینند و موضوع بی ربطی مثل «پیش بینی پرگل ترین بازی مرحلۀ یک چهارم» را دو سه روز طول می دهند تا رکورد تعداد شرکت کنندگان در نظرسنجی ها را بشکند (!) پیشنهاد می کنم یک بار هم که شده، جسارت به خرج بدهند و از این همه خنثی بودن و انفعال و احتیاط همیشگی این تلویزیون اندکی فاصله بگیرند و گزارشگری را که مردم برای دو بازی نهایی «نمی خواهند»، به نظرسنجی بگذارند. مطمئن باشند در آن صورت بسیاری که مثل من حتی در یکی از این نظرسنجی های موردعلاقۀ شرکت مخابرات، مورد تأکید عجیب خود سازمان صدا و سیما و مبلغ «بانک ملی، بزرگ ترین بانک جهان اسلام» هم شرکت نکرده اند، حتماً دست به کار خواهند شد و در نظرسنجی مربوط به کسی که نمی خواهیم صدا و شعارهایش را روی دو بازی رده بندی و فینال بشنویم، حضور خواهند یافت. پاسخ از همین حالا روشن است. چرا امتحان نمی کنید؟
3) و اما اگر بگذارند، اندکی هم به خود بازی اروگوئه – هلند بپردازیم. مسابقه ای که به قول امیر صدری، حتی خود اروگوئه ای ها هم احتمال وقوعش در مرحلۀ نیمه نهایی را نمی دادند. اما برای من و حتماً برای بسیاری از شما این جالب بود که با صعود تا این جایگاه، تیم با اراده شان می خواست به قله های اول و دومی هم راه پیدا کند. آن چه گریبانگیرشان شد، همان احساسات زدگی معمول لاتین بود که امسال از پرتغال تا برزیل تا آرژانتین، تمام شان را زیر سایۀ خود گرفت. به یاد بیاورید که برزیلی ها با آن خودخداپنداری شدید و شرمندگی زا، چگونه در بیست دقیقۀ انتهایی همراه با عقب افتادن از هلند، اصلاً نمی دانستند باید چه بکنند و حتی معتقد بودند بد نیست داور به احساسات آنها و میلیون ها برزیلی توجه کند و گلی، پنالتی ای چیزی به سودشان اعلام کند. یا آرژانتینی ها در برابر بازی خوانی عجیب و همه جانبۀ آلمان، چه طور به لحاظ تاکتیکی «خفه» و نابود شدند و بازی شان مثل یک تیم زیرمتوسط در مقابل یک قهرمان بلامنازع شد. یا همین اروگوئه ای ها چه قدر احساسی و بی پیوستگی منطقی بودند که در دقایق پایانی بعد از زدن گل دوم که بسیار هم زیبا بود، آن چنان شیر و شجاع شدند و می خواستند شتابان دروازۀ نارنجی ها را باز کنند. در حالی که تا پیش از آن، حتی فرصت های چندانی برای گل در نیمۀ دوم نیافریدند و وقتی بازی 3-1 شد، به شدت خود را باخته بودند. این روحیه، در هلند نیست و اگر دیشب اتفاق غریبی نیفتاده باشد و آلمان به فینال رسیده باشد (که هنوز و در زمان نگارش این یادداشت، نمی دانم) دو تیم دور از این احساسات زدگی فینال دورۀ نوزدهم را برگزار می کنند تا یکی از جلوه های فوتبال فوق مدرن این دوران یعنی در اختیار گرفتن اراده و انگیزۀ بازیکنان به دست خودشان نه به دست شرایط مسابقه و قدرت تیم حریف و غیره، اهمیت خود را به تمامی نشان دهد.
 
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   ?????   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
???? ???
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768