«آتشکار» و اکران این روزهای آخر سال: یخچال-پارتی!
روزنامه روزگار
اسفند ماه 1389
  [ PDF فایل ]  
     
 
ین یادداشت یکی از بخش های مختلف ستون "ميكروسكوپ خصوصي من" بود که عنوان اغلب یادداشت هایم در صفحه آخر روزنامه های "شرق" و "اعتماد" و در همین دورۀ کوتاه چاپ این مطلب، "روزگار" بوده و هست؛ و با تمام توقیف ها و رفع توقیف های چندین بارۀ این دو روزنامه، مانند فعالیت خود آنها، ادامه یافته است.
*
*
حتماً برایتان پیش آمده که بعد از مدتی بریز و بپاش و مهمانی خانوادگی و دوستانه و غیره، به یک وعده غذای خلوت خانگی برسید که در آن، چیزی جز مانده های مختلف یکی دو شب گذشته، سر نمی شود. در اصطلاح عامیانه و محاوره ای، به این وعده غذا «آنچه گذشت» یا «یخچال-پارتی» گفته می شود و نمونه ی بهتر آن را می توانید در عملکرد و تصمیم گیری معاونت سینمایی وزارت ارشاد و شورای صنفی حرف گوش کن کنونی اش ببینید که فیلم های مختلفی را از گوشه و کنار این سینمای مظلوم و ضربه پذیر از هر سمت و سو، گرد آورده اند و در فصلی مرده و بی رونق، بعد از جشنواره فجر و پیش از تعطیلات نوروزی همزمان با تب و تاب خرید و خانه تکانی و صف بانک در این ایام پیش از عید که وقت و رمقی برای سینما رفتن مردم باقی نمی ماند، در مجموعه ای بسیار بی حساب و کتاب، پراکنده و پرتعداد (در حال حاضر در مجموع 14 فیلم مختلف اکران اول، روی پرده ی سینماهای تهران و شهرستان هاست!) روانه ی سالن ها کرده اند. بدیهی است که این میان، دل مان برای امثال «داماد خجالتی» نمونه ی دیگری از هنر و چیره دستی آقای مدرس سینما آرش معیریان با بازیگران و اله مان ها و گریم ها و پوستری که فرقی نمی کند معیریان آن را بسازد یا مثلاً قدرت ا... صلح میرزایی یا سعید سهیلی نمی سوزد. یا احیاناً نگران و دلواپس «کلانتری غیرانتفاعی» نیستیم که معلوم نیست چه طور این سینما چنین استعداد غریبی برای کشتن استعدادها دارد که یدا... صمدی باسابقه و سازنده ی فیلم های ماندگاری مانند «ایستگاه» و «مردی که زیاد می دانست»، با چنین معجون و ملغمه ای به سینما بازگشته. دغدغه ی اصلی تر ما و هر دوستدار سینمای درست و اثرگذار، طبعاً شامل حال فیلم هایی چون «پرسه در مه» بهرام توکلی، «حوالی اتوبان» سیاوش اسعدی و به ویژه «آتشکار» محسن امیریوسفی می شود که هر کدام در شرایط مناسب می توانستند فروش و مهم تر از آن، «توجه» بیشتری را به خود جلب کنند. نکته ی تناقض آمیز این است که هر سه فیلم با طرح دلمشغولی های اجتماعی، فرهنگی و حتی روانشناختی، برای آن که به دردی بخورند، به تأثیر گسترده بر اقشار مختلف مردم نیاز دارند یا بهتر است بگویم به این هدف شکل گرفته اند تا نگاه موجود و رایج نسبت به – به ترتیب- زندگی خصوصی هنرمندان، مسئله ی ارتقاء طبقه ی اجتماعی و پدیده ی پزشکی ساده اما بیهوده تابوشده ای مانند وازکتومی را اگر شده در ابعادی کوچک، تغییر دهند و برای ایجاد جذابیت به منظور طرح این حرف ها، از بازیگران شاخص تا شیوه های خاص روایت در هر سه فیلم، بهره های ویژه و وافر برده شده. اما با این اکران مرده، بعید به نظر می رسد که حتی خبر وجود و نمایش چنین فیلم هایی به درستی به مردم ما برسد؛ چه برسد به جریان تأثیرگذاری در این جامعه و زمانه! همه ی اینها در حالی است که تازه از اشاره به فیلم بی آزار و معقولی چون «برخورد خیلی نزدیک» و فیلم ظاهراً به خصوصی چون «طاووس های بی پر» که بازیگر اصلی و بازیگردانش فریبرز عرب نیا به آن امیدهایی دارد و متأسفانه هنوز فرصت تماشایش را نیافته ام، صرفنظر کردم. ولی واقعیت کلی و قطعی این است که وقتی یک مقطع زمانی از سال برای بیرون آوردن «طفیلی»ها مناسب تر است، فیلم های شاخص را نباید حرام و قربانی کرد. آدم شام خوش طبخ و تر و تازه اش را که وسط یخچال-پارتی سرو نمی کند!
 
     
 
 
  بازیگری   تئاتر   گفتگو   گزارش   مقاله ها   نقد فیلم غیر ایرانی   نقد فیلم ایرانی  
 
صفحه اول
1370 . 1371 . 1372 . 1373 . 1374 . 1375 . 1376 . 1377 . 1378 . 1379 . 1380
1381 . 1382 . 1383 . 1384 . 1385 . 1386 . 1387 . 1388 . 1389 . 1390 . 1391 .1392 . 1393 . 1394 . 1395 . 1396 . 1397 . 1398 . 1399
 
  تماس   کارنامه   ترین ها   ورزش   دوبله   تک یادداشت ها   مجموعه یادداشت ها  
Copyright © 2012 Amir Pouria Inc. All rights reserved | Best View With 1024*768